سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسئول کیست .اری خود هستم که اجازه دادم شیطنت عشق مرا کور کند هرچند پشیمان نیستم اگر عشق گناه است؟ پس طاعت چیست ؟ من چه بگویم نیازی به تبرئه خود نمیبینم من هیچ پناهگاهی ندارم تو میتوانی تصور کنی درد چنین سکوتی چیست؟؟؟؟؟؟؟؟

عشق من جوششی .... بود که به پایان نرسید عشق مرا چه نکرد متهم به خیانت به ...؟؟؟.من میپذیرم ولی عشق متهم نمیشناسد هیچ چیز را

چنان در عمق روح لطیف من نفوذ کرده بودی که من غرق سرودن ترانه های عاشقانه در ستایش معبودی که خود خبر نداشت گشتم من در عمق چشمان تو چیزی را دیدم که روح سرگردانم را ارامش می داد من شب را به این امید به فردایش می رساندم که باز بینم تورا . سالها امدند ورفتند پنهانش داشتم دلم طاقت انتظار نداشت همواره همچون کودکی که مادرش را گم کرده بود در پی تو بودم هموار بیم ان داشتم طغیان روحم تن بی رمقم را ویران کند و رازهای مرا اشکار نماید همیشه دوست داشتن تو را مانند پاره ا ی از اتش در دست خود پنهان نموده بود م وگاهی از این دست به ان دست می دادم که اتش دوست داشتن راز مرا اشکار نکند

خیلی سخت بود در چشمانت نگاه کنم و این حرفها را بزنم اینها همه رویای درون من بود که یک دفعه بیرون ریخت رویایی که گویا تو کوچکترین اطلاعی از ان نداشتی من متاسفم تورا درگیر رویای خویش کردم.در این شب هرچه می نوسم گویا دلیلی بر ان نیست .نباید خود را در دریایی می افکندم که ساحلش نا پدید.. خواسته های من بالا بود راستی من چه دیوانه ام با چه رویایی.. .?????






تاریخ : پنج شنبه 90/2/29 | 7:36 عصر | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.